-
-
۳۹۴۱
متن ارسالی یکی از کاربران ; آخر هفته گذشته برای دیدن مامان جون به قم می رفتیم .بین راه محسن بیتابی میکرد متوجه شدم که تب دارد.محسن توی این 40 روز اخیر بار سومی بود که تب میکرد و بار چهارم در زمستان امسال.و هر بار هم که پیش دکتر میبردیم میگفت پرده گوشش متورم شده. بسیار نگران شدم آخه فقط 7 یا 8 روز از تمام شدن آنتی بیوتیک قبلی گذشته بود. علت تب کردنهای متوالی محسن یک طرف به زور دارو دادن بهش از طرف دیگه کلی فکرم را مشغول کرده بود.آخه محسن اصلا زیر بار دارو خوردن نمیره وما هر بار که مجبوریم بهش آنتی بیوتیک بدیم به زور وبا ناراحتی این کار را انجام میدهیم.
دایی بهرام و صفیه خانم و علی و حسین و خاله بهار وزهرا هم به خانه مامانجون آمده بودند.محسن به قدری تب داشت که نای بازی کردن با بچه ها را هم نداشت.بالاخره برای پایین آمدن تب بهش قطره استامینفن دادیم.تب محسن موقتا" پایین آمد و مشغول بازی با بچه ها شد. ولی دوباره بعد از 5 یا 6 ساعت تب کرد. ما روز چهار شنبه به قم رفتیم و محسن چهار شنبه پنج شنبه و روز جمعه هم تب داشت.یعنی جمعه روز سومی بود که تب محسن ادامه داشت و به قول دکتر ها اگر بعد از 3روز تب قطع نشد باید آنتی بیوتیک را شروع کرد.و من همچنان نگران و ناراحت بودم که یهو پیش خودم گفتم نکنه چیزی توی گلوش گیر کرده باشه وتب کردنش به خاطر اون باشه و" تل گرفتن"از ذهنم گذشت. از صفیه خانم که پرسیدم گفت اتفاقا" ریحانه دختر خواهرش که همسن محسن هست مدام تل میشه و تب میکنه وقتی میبرنش پیش تل گیر و تلش را میگیرند(چیز هایی که در گلویش گیر کرده در می اورند).خوب میشه وتبش هم بند میاد.